چند قدم تا ...

همه شما عزیزان میدانید که انتخابات به دور دوم کشیده شد . هر چند در این دوره با تمام مسائل و رویدادهای خود نمی از واجدین شرایط بیشتر شرکت نکردند ، لیکن نتیجه شرکت این عده در انتخابات درد آور و ناراحت کننده است. با وجود کاندیداهای مناسب و تحصیل کرده در این انتخابات هیچیک از آنها شرایط لازم را برای رئیس جمهور شدن و یا رسیدن به دور دوم کسب نکردند . شاید در این میان شما از آن عده ای باشید که در انتخابات شرکت نکرده ای و یا اینکه شرکت کرده اید و بنا بر هر دلیلی به احمدی نژاد رای داده باشید ، دلیل آن برایم مهم نیست اما این یک واقعیت است رای دادن در دور دوم به احمدی نژاد یک خیانت است به ملت ایران و مردمان آریایی آن .

تا کنون به دلیل خشک مقدسی بعضی از رجال حکومتی آسیب های فراوانی بر پیکره جامعه ما وارد شده است و اکنون احمدی نژاد عصاره این خشکه مقدسیها تنها چند قدم با حکومت فاصله دارد و ملت ما چند قدم با سقوط ، سقوط در گردابی که رهایی از آن دیگر امکان ندارد . از شما می پرسم :

به نظر شما احمدی نژادها که بجای رفاه و آسایش مردم و رفع مشکلات جامعه از هم اکنون فکر خاک کردن شهیدان گمنام را در میدانهای شهر دارد ، میخواهد در همه جای شهر سقاخانه درست کند ، صدا و سیما را دگرگون کند تا جلوی فساد موجود در فیلم ها و سریال ها را بگیرد ، جاده امام زمان را بسازد و ... شرایط لازم را از نظر شما برای ریاست جمهوری دارد ؟ آیا شما خجالت نمی کشید که بعد از پیروزی ایشان در انتخابات ریاست جمهوری به یک بیگانه بگوئید این رئیس جمهور مملکت من است ، این رئیس جمهور ایران است !

اینکه در این دوره با وجود اشخاص شناخته شده و مهم در که سالیان سال است در این دستگاه حکومتی مشغول کار و تلاش هستند به یک باره یک نفر مثل احمدی نژاد که بجز عده ای ار تهرانیها کسی تابحال او را ندیده بود به دور دوم میرسد جای شک که ندارد هیچ ، با اطمینام می شود کفت که این انتخابات مشکل دارد . مگر چنین چیزی امکان دارد ؟ یعنی احمدی نژاد اینقدر خوب بوده و کسی اورا نمی شناخته !

مردم ایران زمین فرصت انتخاب یک رئیس جمهور خوب از دستمان رفت . اشتباه نکنید و حال در انتخاب  بین بد و بدتر شما بدتر را بر نگزینید ، با آینده این مملکت و جوانانش بخاطر وعده های پوچ بازی نکنید .

این را بدانید که شما  در این شرایط باید دست هم را بفشارید به گرمی و دوستی و تا آنجا که در توان دارید کمک کنید ، کمک کنید تا حداقل در این دوره آقای هاشمی رفسنجانی بعنوان رئیس جمهور انتخاب شود و البته ایشان مرد زرنگ و هوشیاری است . تبلیغ کنید هر که را می بینید و هر کجا که می روید به مردم بگویید که برای رای دادن در دور دوم حتماًً بیایند ، بیایند ولی به احمدی نژاد رای ندهند ، بیایند ولی خود و مملکت خورا بد بخت نکنند .

از هر ابزاری برای تبلیغات و فرستادن پیام به دیگران استفاده کنید . هر کدام ار شما حداقل 10 دوست را در لیست دوستان خود در یاهو مسنجر دارید ! همان کفایت می کند . همین الان دست بکار شوید تا این چرخه تبلیغاتی شروع شود و از دوستان خود هم بخواهید که مطالب شما را برای دیگر دوستانتان ارسال کنند .

پاینده باد ایران زنده باد مردمان آریایی ...

یا علی تا بعد

امنیت در ایکس پی

خب قول داده بودم که برای این جلسه امنیت در ایکس پی رو آموزش بدم . قبل از شروع اینو خدمتتون بگم که تصمیم دارم به زودی در وبلاگ آموزش ویژوال بیسیک رو هم قرار بدم ، البته اینو باید بگم که این سری از آموزشها به درد مبتدی ها نمی خوره و باید حتماً از قبل آشنایی با ویژوال داشته باشید . نکته دوم اینه که تصمیم دارم برای بخش آموزش ویژوال بیسیک پاسخ دهی به سوالات را نداشته باشم و فقط تجربیات خودم رو در اختیار شما عزیزان قرار بدهم .

و اما آموزش امروز ! روشی متفاوت برای پسورد گذاشتن روی کامپیوترها هست که از جمله مزیت های این روش تهیه دیسکت کلید برای بالا آمدن سیستم عامل و نیز قرار دادن پسورد عمومی برای کلیه یوزرهای روی سیستم است . برای شروع در قسمت RUN عبارت syskey را تایپ کنید و اینتر را بزنید در این حالت پنجره ای مطابق شکل زیر ظاهر میشود :




از پنجره باز شده دکمه Update را کلیک کنید . مشاهده می کنید که پنجره جدیدی مطابق شکل زیر نمایش داده می شود . این پنجره از دو بخش تشکیل شده است :



1- Password Startup :

با انتخاب این گزینه می توانید یک پسورد عمومی را برای کلیه یوزرهای روی سیستم قرار دهید . در این حالت هیچ مهم نیست که کاربر با کدام یوزر می خواهد وارد سیستم شود و پسورد آن یوزر چست ؟ اصلاً پسورد دارد یا ندارد ! در هر صورت یک پنجره عمومی برای وارد کردن پسورد نمایش داده می شود .

 

2- System Generated Password :

خود این قسمت دو زیر مجموعه دارد که هر کدام یک همل متفاوت را انجام میدهند . در حالت پیش فرض گزینه Store Startup Key Locally در حال انتخاب است که سبب نمایش حالت کنونی برای ورود به سیستم است ، چنانچه یوزر پسورد داشته باشد کاربر باید آن را وارد کند و در غیر این صورت گزینه ای نمایش داده نمی شود .

اما گزینه دیگر Store Startup Key on Floppy Disk میباشد . در این قسمت سیستم عامل یک دسکت را به عنوان کلید سیستم برای شما میسازد که در زمان راه اندازی و ورود به سیستم عامل باید دیسکت را در فلاپی درایو قرار داده تا اجازه ورود به سیستم صادر شود . پس از انتخاب این گزینه و قرار دادن یک دیسکت مناسب در فلاپی درایو و کلیک کردن دکمه OK دسکت شما ساخته خواهد شد .

امیدوارم که مطلب امروز مفید بوده باشه .

تا مطلب بعدی یا علی ...

 

چه خوشکل شدی امشب


چه خوشکل شدی امشب .

 

 تقریباً میشد حدث زد که آقای رفسنجانی 2005 رای میاره . اون همه دختر خانوم خوشکلی که واسه اون تیلیغات می کردن اگه واسه من هم تبلیغ می کردن منم رای می آوردم .

امشب حوصله نوشتن مطلبی رو ندارم . اینقدر با کد های ویژوال بیسیک سرو کله زدم که مغزم پکیده ، دیوونه که بودم ، دیوونه تر شدم . آقا جاتون خالیه ما حدود یک ماهی هست که گیر یک کد ویژوال بیسیک هستیم ولی هر چقدر برای

پیدا کردن این کد تلاش می کنم کمتر چیزی گیرم میاد . دیگه موندم چکار کنم ؟

راستی انتخابات هم که به دور دوم کشیده شد ! نظرتون در مورد انتخابات چیه ؟ ح.ب بود ؟ بد بود ؟ ...

ای بابا ولش کن اینا عادت کردن هر چند وقت به چند وقت همدیگر رو بالا پایین کنن . این میره بالا اون میاد پایین ، این دست اونو میگیره میکشه بالا اون یکی از اون بالا می افته پایین  اون یکی ... این وسط ما فقط انگشتمون رو جوهری میکنیم همین ! به جان خودم اگه بخاطر اهمیت مهر انتخابات نبود بیشتر از 30 درصد این عده از شرکت کننده ها

شرکت نمی کردند . موضوع اون مهره هستش که اگه نباشه میگن آره تو فلانی ... تو بهمانی ...

قبل از انتخابات در یکی از دانشگاههای مشهد که اسم نمی برم به دانشجوها گفته شده بود که اگر در انتخابات شرکت نکنند برای ثبت نام ترم بعدی پذیرفته نمی شوند و با مشکل روبرو می شوند ! چه جالب ...! تازه این یک نمونه اش هست .

 جلسه بعد امنیت در ایکس پی رو آموزش میدم .

یا علی تا جلسه بعد

بخورید به حساب دکتر قالیباف

جای همه شما خالی ، امروز صبح به همراه یکی از دوستانم به کوههای عظیمیه رفتیم . البته امروز مثل روزهای دیگه شلوغ نبود ولی لطف و صفای همیشه رو داشت .  از اونجایی که کوه نور عظیمیه جای شلوغ و تفریح گاه مناسبی برای مردم کرج محسوب میشه نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آنجا را محل مناسبی برای تبلیغات می دانند . هر چه به کوه نزدیکتر میشدیم کاغذهای پراکنده تبلیغاتی بیشتر و بیشتر به چشم می خورد و محیط کوه و طبیعت مردم را برای پیروزی خودشان در انتخابات آلوده و کثیف کرده بودند . هر ستاد انتخاباتی دوست دارد تا کاندیدای مورد نظر خودش در انتخابات پیروز شود ، حالا به هر قیمتی که شده براشون چه اهمیتی داره کوه کثیف بشه ؟ اونا میخواهند پشت میز به صندلی بزرگ و قشنگشون تکیه بدن .

در این میان عکسهای دکتر قالیباف بیشتر به چشم می خورد . کمی که جلو رفتم دیدم عده ای در پای کوه سی دی هایی را به مردم میدادند که روی آن عکس دکتر قالیباف بود حالا توی سی دی چی بود خدا میدونه . بدون توجه از کنار پخش کننده های سی دی در شدیم ، تو این فکر بودم که مثلاً چی توی این سی دی ها هست ؟ که چی بشه ؟ ... به خودم اومدم دیدم هر کسی که از بالا به سمت پایین میاد یه ساندیس و کیک دستشه از وسط صدای بعضی از خانوم ها هم می اومد که به آقاهاشون می گفتن : برو برو بازم بگیر .

نظرم جلب شد رفتم جلو دیدم دو تا چادر کنار هم زده اند و چند نفری مشغول پخش کیک و ساندیس رایگان بین مردم هستند . بله باز هم تبلیغات ، بخورید به حساب دکتر قالیباف ! جالبی این مطلب میدونید کجاست ؟ الان میگم :

زمستان گذشته ساعت 8 شب از جهار راه طالقانی به سمت خونه میرفتم ، برف داشت از آسمون می اومد و هوا خیلی سرد بود  ، نزدیک اداره پست یه بچه  6 یا 7 ساله رو دیدم که روی زمین نشسته بود و یه ترازو گذاشته بود جلوی پاش ، لباس کمی به تنش بود ، فقط یه بلوز . یه دستشو از سرما توی بلوزش کرده بود و نوک انگشتای دست دیگشو توی دهنش کرده بود ، من با کلی لباس که تنم بود میلرزیدم ! پسرک هم می لرزید ! می فهمی؟ می لرزید از سرما ... از بدبختی ... از نداری .... از بی کسی ... از بی قانونی و نا برابری ... از ...

اشک تو چشمام جمع شد دوست داشتم برم کنارش بشینم . دوست داشتم داشتم و بهش میدادم . ای کاش میداشتم . حالا آقایون برای پیروزی در سیاست بازی هزار تومانی آتیش میزنند و کیک صلواتی میدهند و دم از برابری میزنند از درختها کاغذ برای تبلیغات می سازند و روی آن حرفهای قشنگ قشنگ می نویسند " برابری – حقوق بشر – آسایش – رفاه  - آزادی و ..." اما اینها برای چه کسانی ؟ لابد برای خودشان .

چی میشد این همه پولی را که اینطوری آتیش می زنند را به امثال همان بچه کوچک کمک می کردند ؟ آنوقت آن را در همه جا جار میزدند ، بخدا این مردم بیشتر لذت می بردند و خودشان را بیشتر در دل مردم جا می کردند .

بگذیریم حرف در این ضمینه ها خیلی زیاده اما برای آخرین مطلب یک نکته را به شما بگویم :

 

در آن شب زمستانی من از سرما می لرزیدم و آن کودک فقیر بی لباس هم می لرزید ، این یعنی برابری ...

وسلام

یا علی تا بعد ...

تبلیغات در اکس پی

موضوعی رو که امروز میخواهم بهتون یاد بدم شاید بیشتر به درد کسانی بخوره که خدمات کامپیوتری به مردم ارائه می کنند ، اما شاید برای شما هم جالب باشه و یاد گرفتنش خالی از لطف نیست . امروز میخواهیم یک عکس تبلیغاتی از خودمون در قسمت مهمی از ویندوز قرار بدهیم . علاوه بر این می تونیم توضیحاتی رو در مورد خودمون به این عکس اختصاص بدهیم .

خب شروع می کنیم . برای ابتدا عکس یا آرم مورد نظر خودتون رو بصورت یک فایل BMP با ابعاد 120 X 120 درست کنید . که البته این کار رو با Paint و Photoshop میتونید انجام بدهید . حالا که عکس مورد نظر رو تهیه کردید نوبت به نوشتن دستوراتی در یک فایل ini هست . به سراغ برنامه NotePad ویندوز بروید و دستورات زیر را به دقت در آن تایپ کنید :

 

[General]

Manufacturer=Midnight Boys Team

Model=Your Computer Model

SupportURL=http://your.support.site/

LocalFile=c:yourlocalsupportfile.htm

 

 

[Support Information]

Line1=Midnight Boy

Line2=by Seyed Ehsan MNB team

Line3=URL : http://midnightboy.blogsky.com

Line4=Email : midnightboys@hotmail.com

 

 

دقت کنید که شما میتوانید اطلاعات مورد نظر خودتون رو در قسمت پایینی دستورات جایی که کن اطلاعات خودم رو وارد کردم وارد کنید . برای هر مقدار جدیدی هم که علاقه مند به اضافه کردن آن داری کافی است که به خط بعدی رفته و پس از تایپ LineX= اطلاعات جدید رو وارد کنید . دقت داشته باشید که بجای X باید شماره خط جدید را بنویسید . بعد از کامل کردن اطلاعات خودتون فایل مورد نظر رو با نام oeminfo.ini ذخیره کنید .

حالا ما دوتا غایل داریم ! این دوفایل رو با هم در پوشه windowssystem کپی کنید . دقت داشته باشید که در پوشه system32 کپی نکنید چون نتیجه نمی گیرید .

به همین راحتی کار تموم شد . حالا میتونید برای دیدن نتیجه کار از طریق کنترل پنل به System Properties بروید یا اینکه روی آیکون My Computer راست کلیک کنید و Properties رو انتخاب کنید . بایر چیزی شبیه شکل زیر رو ببینید :

 



 

خب اینم از آموزش امروز امید وارم که خوشتون اومده باشه . در ضمن خدمت اون عزیزانی که از این وبلاگ به عنوان فیلتر شکن یا موارد آموزشی استفاده می کنند عرض میکنم که نظرات شما عزیزان میتونه خیلی برای من دلگرم کننده باشه . چنانچه روال نوشتن نظرات به همین منوال پیش برود بخش عبور از پروکسی خذف خواهد شد و این بخش فقط در اختیار کسانی قرار می گیرد که در بخش نظرات فعال بوده باشند( این یک تهدید است ) . این را هم بگویم که اگر بخش نظرات پر بار تر شود دو بخش دیگر به این وبلاگ اضافه خواهد شد :

1-       بخش جدیدی برای عبور از فیلتر که با وجود بخش قبلی دیگر سایتی باقی نمی ماند که امکان دیدن آن وجود نداشته باشد .

2-       بخش آموزش برنامه نویسی به زبان ویژوال بیسیک

 

از دوستان عزیزی که دعوت نامه پرشین گیگ را دارند خواهشمندم تا به یاری این وبلاگ آمده  و دعوت نامه خود را به آدرس midnightboys@hotmail.com  ارسال نمایند .

 

به امید آن روز پیروز باشید مردمان  آریایی ...

یا علی ...

سلام بر حقوق بشر

بعد از ظهر چند روز پیش در ایستگاه مترو کرج بعد از یک مشاجره کوتاه بین دو نفر صدای شلیک یک گلوله نظر همه را متوجه خود کرد . کمی آن طرف تر جوانی 21 ساله غرق در خون نقش بر زمین شده بود و دیگر تکان نمی خورد . مردی که به وی شلیک کرده بود ...

 

بله درست است ! حتماً شما هم این موضوع را شنیده اید . یک جوان به ضرب شلیک گلوله یک مرد در متروی کرج از پا درآمد. به گفته شاهدان عینی گلوله از فاصله 1 متری از پشت سر به سر جوان اثابت کرد و سمت راست صورت وی را متلاشی ساخت . می گویند جسد در ایستگاه مترو تا رسیدن قاضی دادگستری حدود 2 ساعت روی زمین افتاده بوده است .

 و اما ضارب :

کسانی که در آن محل حضور داشته اند می گویند مردی تقریباً  45 – 40 ساله با کت شلوار بود و مقداری پرونده هم در دست داشت . ایشان بعد از پا در آوردن این جوان به سمت نگهبانی مترو می رود و گویا در ابتدا ماموران مترو وی را بازداشت میکنند ولی همه چیز با نشان دادن یک کارت شناسایی خاتمه می یابد و ماموران بیشتر به ان فکر م کنند که در صحبت با ایشان کمال ادب و احترام را رعایت کنند  . ماموران نیروی انتظامی این بار به سرعت خود را به سرعت به محل رساندند و با احترام بدون اینکه حتی اسلحه وی را از او بگیرند او را سوار خودرو کردند .

اخبار را از روزنامه ها و تلویزیون دنبال میکردم . درتلویزیون خبر کوچکی از این موضوع مطرح شد و عزیزان اخبار گو به همان خبر های حوادث تکراری قناعت کردند ! چرا ؟ آیا جان یک انسان اینقدر برای آقایان بی ارزش شده است یا جان یک ایرانی اینقدر بی ارزش است که لازم نیست چند دقیقه ای در مورد آنچه رخ داده است در تلویزیون صحبت شود . تازه جالب اینجا گفتند جوانی بر اثر شلیک هوایی یا ما مور از ژا در آمد.

عزیزان ما در روزنامه ها هم از ترس بسته شدن روزنامه هایشان با بسم ا.. و صلوات چند جمله ای در مورد این موضوع نوشتند اما من هر چه خواندم چیزی نفهمیدم . روزنامه ها هر کدام به به گونه ای این مطلب را بیان کرده بودند که گویی هر کدام در یک کشور رخ داده است . اما بالا خره هیچکدام مشخص نکرده بودند این آقای محترم چه کسی است .

 

می گویند روز بعد از ماجرا مادری در اطراف ایستگاه مترو به دنبال جوان خود می گشته است و می گفته که پسرم دیروز برای خرید داروی من ار خانه خارج شده است و تا کنون باز نگشته . آنهایی که از ماجرای دیروز اطلاع داشته اند موضوع را به آن مادر بیچاره می گویند و بیچاره مادر ...

 در اخباری که به گوش مردم رسیده است به این موضوع ها اشاره زیادی شده است :

1-       این جوان برای ناموس مردم مزاحمت ایجاد کرده

2-       این جوان بعد ار تعقیب و گریز از دست مامور گشته شده است .

3-       این جوان چاقو همراه خود داشته است

4-       این جوان از خلاف کارهای سابقه دار بوده است

5-       این جوان با مامور نیروی انتظامی درگیر شده است

6-       این جوان ...

 

اما خب شما چه فکر می کنید :

فرض می کنیم که این جوان مزاحم ناموس مردم شده باشد . از شما می پرسم ! کدام ناموس ؟ همان ناموس هایی که در خیابانها خود فروشی می کنند ، پاچه های شلوارشان را تا زانو بالا می زنند ، دکمه های لباسهایشان را باز می گذارند ، کوتاهترین لباس بازار را بر تن می کنند ، بلند بلند می خندند و هرزگی می کنند ، آنقدر خود را آرایش می کنند که حتی مادرشان هم دیگر آنها را نمی شناسد و ...

آیا منظور از ناموس این است ؟

چند وقت پیش از همین تلویزویون شنیدید که در محمد آباد کرج عده ای از جوانان ولگرد که گفته می شود حالت عادی هم نداشته اند به مردم یورش برده و آنها را کتک می زنند در این میان چشم یک جوان را با یک شیشه نوشابه شکسته کور می کنند . مردم که وحشت کرده بودند با پلیس 110 تما می گیرند ؛ خیلی جالب است آقایان پلیس می فرمایند که فعلاً خودرو برای اعزام به محل نداریم تمام خودرو ها داخل شهر هستند . بعد از 2 ساعت که مردم خوب کتک خوردند ، چشمشان کور شد و .. بالاخره سرو کله 110 پیدا شد . کی بود ؟ چی بود ؟ کجا بود ؟ کجا رفت ؟ ....

من مانده ام در این که اینها با این ماشینهای بنز مدل بالا در شهر چه کار می کنند ؟ مسافر کشی یا .... مگر این نیست که هر خودرو اگر از محل استقرار خود خارج میشود باید فقط در منطقه استحفاظی خود گشت بزند تا در مواقع اینچنینی سریع خود را به محل برساند .

حالا در یک چنین مکانی مامور بخاطر حفظ ناموس یک جوان را از پشت با تیر می زند و موضوع خاتمه یافته اعلام می شود . چرا ؟ فرض را بر این بگذارید که تمام اتهام های فوق درست بوده باشد . آیا باید  از فاصله 1 متری از پشت با تفنگ به سرش شلیک کرد ؟ اگر در کشور های غربی کوچکترین و کوچکترین نقض حقوق بشری رخ دهد تمام بلند گوهای مملکت آن را فریاد می زنند اما در چند قدمی خانه هایمان جوانی از پا در می آید و کوچکترین صدایی در نمی آید . حتی مشخص نمی شود که چه کسی او را کشته است . یکی می گوید اطلاعاتی بوده آن روزنامه می نویسد مامور انتظامی بوده و آن یکی می گوید فلان بوده  و... این شد حرف ؟ جالب اینجاست که هیچ یک از این سازمانها حاظر به قبول این موضوع نیستند و همه می گویند : نه آقا از برادران ما نبوده .

برای ما که در دنیا ادعای بهترین ها را داریم یک مقداری بد است . البته نه خیلی فقط به اندازه جان یک جوان همین .

 

وسلام

 

تا مطلب بعدی علی یارتون ...

جستجوی حرفه ای

سلام دوستان .

از اینکه این وبلاگ اینقدر دیر به دیر آپدیت میشه شرمندم . به خدا اینقدر گرفتاریها زیاده که خدا میدونه ،حالا خوبه که من زن و بچه ندارم و گرنه که ... البته نگران نباشید بالاخره منم زن میگیرم .

خب امروز هم با یه موضوع آموزشی جدید اومدم که امیدوارم براتون مفید باشه . آیا تابحال براتون پیش اومده که بخواهید روی اینترنت دنبال یک فایل بگردید؟ البته منظور من از یک فایل سرچ کردن و یا دانلود فایلها نیست ، صحبت من شامل اون دسته از فایلهایی هست که در حالت عادی نمیشه اونهارو روی صفحات وب دید . این بحث مستقیماً به هک مربوط میشه ولی خوب دونستنش میتونه بی فایده هم نباشه . همونطوری که شما میدونید کسانی که سایتهای اینترنتی دارند فایلها و برنامه های خودشون رو روی فضاهایی که تهیه کرده اند قرار میدهند .

روش کار در واقع مثل همین ویندوز هستش ولی تو اینترنت پروتوکلها و آی پی ها و ... هم دخالت دارند . خب برای شروع فرض میکنیم که می خواهیم به دنبال فایلی با نام wcx_ftp.ini بگردیم . این فایل نگهدارنده پسوردهای اف تب پی هست و میشه از طریق این فایل اف تی پی رو که ÷سورد داره هک کرد که البته این بحث در اینجا آموزش داده نمیشه!!!

حالا برای پیدا کردن فایل مورد نظرمون به سایت گوگل رفته و این عبارت را در قسمت Search تایپ می کنیم :

 

INURL:wcx_ftp.ini

 

سپس Search  میکنیم . بعد ار مدتی نتیجه کار را خواهید دید ، چند لینک در صفحه به شما نشان داده میشود . این ها مسیر همان فایلی هستند که شما آن را جستجو کرده بودید . اگر به هک علاقه دارید توصیه میکنم که این لینک ها رو مشاهده کنید .

 

تا مطلب بعدی یا علی ...