دفتر قدیمی خاطرات ذهنم را کنار می گذارم ، دفتری که تمام صفحه ات آن پر بود از نام زیبای تو ، پر بود از تو را خواستن و آرزوی با تو بود ... و حالا که با من هستی ، حالا که تو را در کنارم احساس می کنم ، دفتر جدیدی را در ذهنم باز می کنم تا فصل جدیدی را شروع کنم ...
ابتدا یک به نام خدا می نویسم ، نام تو را در دلم زمزمه می کنم وحالا اولین جمله ام در این دفتر جدید :
" هرگز از پیشم نرو نازنینم ... "
عاشقانه های زندگیت هماره پایدار
شاد باش و ایرانی
سلام ممنون از نظرت
امیدوارم همینطور که نوشتی باشه و همه عشق ها پایدار باشه
پسر خوبی باش و عجله نکن.خیلی وقت برده وخیلی گذشته که از ذهنم پاکش کردم.پس برای دوباره احیا کردنش احتیاج به زمان دارم.
سلام
مرسی ازاینکه سر زدی
بازم از این کارا بکن
سلام .
عالی بود . موففق باشی .
بابای .