اما ...

شاید کم حرف بزنه ، شاید خیلی چیزهارو که آدم آرزوی شنیدنش رو داره هیچوقت به زبون نیاره ، شاید واکنش خاصی نسبت به حرف هایی که بهش می زنم نشون نده شاید ... اما میدونم توی دوستیش چیزی رو از من دریغ نمی کنه ، همیشه دلگرمم میکنه و صداقت توی حرف هاش رو تو چشماش می بینم ، می دونم و احساس می کنم که دوستم داره و همین کافیه ...

روم نمی شه بهش بگم که دلم می خواد خیره به چشماش بشم ، روم نمی شه که بهش بگم یه عمر آرزوم بوده که تصویر خودم رو فقط تو چشمای اون ببینم ، روم نمی شه بهش بگم که روزی بخاطر نداشتن تو بغض گلویم را فشار می داد و حالا خوشحالی داشتن تو بغض شیرینی میشه توی وجودم .

 

نظرات 1 + ارسال نظر
شکوه یکشنبه 20 فروردین‌ماه سال 1385 ساعت 05:01 ب.ظ

سلام دوست خوبم .. منو که یادت.ون میاد .. چند وقت پیشا با هم اشنا شدیم و ازتون در مورد لود کردن اهنگ ازتون سیوال کردم ... چطور میتونم فضایی رو که لطف کردید و برام درست کردید بگیرم ازتون...
امیدوارم که دوستیتونم همیشه پایدار باشه و همیشه در کنار هم باشید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد