در همین نزدیکی ...

همین نزدیکی ها کسی هست ، در لابلای افکارم ، پای درخت رویاهایم ، در قلبم . کسی هست که دوستش دارم به اندازه زیبایی چشمانش ، که از زیبایی اندازه ای ندارد ، به وسعت مهربانی قلبش که انتها ندارد .

کسی هست که واژه دوستت دارم را با زیباترین حالت ممکن بیان می کند ، آنقدر زیبا که همه غم هایم را فراموش می کنم ، آنقدر زیبا که ناخواسته اشک در چشمانم حلقه می زند . کسی در این نزدیکی هاست که در دلش یک دنیا کشتی رویا دارد بی خبر از اینکه خودش سالهاست که ناخدای رویاهای من است ...

و من امید وار که ناخدای رویاهایم که کشتی آرزوهایم را به ساحل برساند ، آنجا که جز من و ناخدا کسی دیگر نباشد ...