حرف های ...

دوتا چشم ناقابل داشتم که زیر قدم های تو گذاشتم تا بیایی تو خونه دلم ، حالا که اومدی و محرم دلم شدی هیچوقت تنهام نگذار و دستم رو رها نکن چون دیگه چشمی برای ادامه راه ندارم نازنینم ...