راز گلهای شب بو تو دل منه و صدای تنهایی ها ... همه خاطراتم رو با عطر شب بوهای ذهنم نوشتم تا اگه خاطره تلخی به ذهنم سرید بوی گلهای شب بو تلخی اون خاطره رو از ذهنم ببره . تو هم اگه مثل من یه سنگ صبور نمی داشتی خاطرات خودت رو با عطر شب بو ها می نوشتی ...
متن فوق العاده ای بود ...راز گل شب بو ...
درود بر روز عشق....
شاید برای آخرین بار باز هم برگ سوخته ای از دفتر عشق ورق خورد و با تمام مشقتش نوشتم این بار در روز عشق...در روز پاک.... در روز امید به زندگی... در روز بودن....و در روز هر چه خوب است نوشتم....هستی عشق دستانم را بار دیگر لرزاند....بار دیگر لرزاند تا بنویسم از این یک سال از خاطرات و هر چه بود و چذشت و ماند !!!...خدا را شاکر که هستم که توانستم بمانم توانستم مقاومت کنم و نشکستم....! ماندم که هنوز حرف بزنم و بگویم گر چه گفتنم مانند نگفتن است ولی می گویم تا راحت شوم تا آزاد شوم....
سلام دوست گرامی من امروز روز بزرگی واسه من روزی که من بزرگ شدم و و و ...
بیا سر بزن که خیلی منتظرم منتظر شماهایی که امید این میخونه هستین
ولی اگه اومدی کامل بخون درسته که خیلی زیاده ولی کامل بخون خلی از لطف نیست...
اومدم که روزمو با شماها تقسیم کنم گرچه کافی نیست ولی آرامش بخشه....
حضرت عشق هر لحظه رو می شماره واسه اومدنتون....
منتظرم
سبز (قرمز) و شاد باشین
حضرت عشق
****** فعلا *****
مگه من بیام سلامی کنم وگرنه تو که یادی از ما نمی کنی.
سلام
اونا که تو زندگیشون قصه های خوب شنیدند تو قمار زندگانی همه جور بازی رو دیدند
اونا که تو خلوت شب شعرای حافظ و خوندند همه راها رو رفتند اما بر سر دو راهی موندن
بهشون بگین که اینجا یه نفر همیشه مسته یه نفر همیشه تنها سر این کوچه نشسته
خیلی گم پیداشدیا... دیگه به ما سر نمیزنی.
سلام
جالبه
ما رو فراموش نکن
سلام
این اولین بار است به وبلاگ شما سر می زنم. وبلاگ بسیار زیبایی دارید و خوشحالم با وبلاگ شما آشنا شدم.
نوشته هایتان واقعا زیبا هستند. خصوصا داستان های کوتاه شما.
با تبادل لینک موافقید؟
موفق باشید.
man bidam ha