یاد گذشته

دیگه دل نوشتن هیچ مطلبی رو ندارم . دلم گرفته ! یاد روزهای خدمت افتادم که با هادی ابراهیمی ساعت 2 بعد نصف شب یواشکی از آسایشگاه می زدیم بیرون و میرفتیم یه گوشه میدون صبحگاه می نشستیم و درد دل می کردیم و آرزوهامونو واسه هم رو می کردیم . یادش بخیر هادی هر وقت می دید که خیلی دلم گرفته دستشو می انداخت دور گردنم و در گوشم مدام اسم کسی رو می آورد که میدونست همیشه تو فکرمه ...

 

دلم واسه اون شبها تنگ شده ، دلم واسه هادی هم تنگ شده نمی دونم تو این شرایط چرا نمی تونم پیداش کنم ؟ اون موقع همش تو این فکر بودم که خدا کنه این شبها زود تر تموم بشه ! ولی حالا دیگه ...

 

یادش بخیر

 


این قسمت فقط بخاطر بازدید کننده عزیزی اضافه شده که در قسمت نظرات آی من رو خواسته بودن .

نمی دونم اسم شما چیه ولی از اینکه شما هم شرایطی مثل من دارید متاسفم ! آی من رو خواسته بودید ! رو چشمم ... اینم آی دی من :

ehsan_agha

ای کاش ما آدم ها می تونستیم واسه یه بار همدیگر رو تو شرایط خوب پیدا کنیم نه ...

نظرات 6 + ارسال نظر
آیدا شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 03:42 ب.ظ http://www.nimeyegomshodeh.blogsky.com

سلام دوست عزیز
وبلاگ قشنگی دارید با آهنگی زیبا
پیروز و موفق باشید

سلام شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 04:06 ب.ظ

خیلی دلم میخواد بیشتر بشناسمت ... اکثر حرفات دقیقا حرف های منه ...و اتفاقی که برات افتاده..و دارهه میافته دقیقا........................اگه میشه یاهوو ایدی تون رو داخل وبلاگ بگذارید که باهاتون تماس بگیرم

Web شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 04:20 ب.ظ http://www.GalleryAks.com

سایت عبور از فیلتر و باز کردن سایتهای فیلتر شده :
www.ProxyDoor.com
سایت گالری عکس :
www.GalleryAks.com

سروش شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 08:59 ب.ظ http://clickit.blogsky.com

سلام احسان جان من می فهمم که وقتی یه نفر تمام دغدغه آدم تو زدگی می شه و تمام برنامه های آدم رو به سمت خودش عوض می کنه و یهو همهچی خراب می شه چه احساسی به آدم دست می ده ولی به یه برادر کوچکتر دوست داشتم چند تا چیز رو بهت بگم
اولاینکه قدر این احساسات پاک و قشنگ و قدر خودت رو بدون

دوم اینکه اون کسی که اون بالا نشسته و ناظر به همه اعمال و رفتار ماست چیزی جز صلاح ما آدم ها رو نمی خواد حتما در این اتفاق خیری بوده که تو از اون نا آگاه بودی

از بدترین شرایط زندگی هم میشه بیشترین بهره ها رو برد
نمی دونم ولی ممکنه از این حرفا بهت بر بخوره ولی من دوست داشتم اینا رو بگم و چون احساس همدردی باهات کردم ...............برادر کوچک شما

امیر شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 09:50 ب.ظ http://www.khaterat-e-aseman.blogsky.com

عجیبه همیشه می‌گیم خدا کنه این شبها زودتر تموم بشه یا اینکه زمان زودتر بگذره. امیدوارم بهاری پیش رئا

امیر شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1384 ساعت 10:18 ب.ظ http://www.khaterat-e-aseman.blogsky.com

سلام دوباره، این لپ تاپ من حساسه وقتی تایپ می‌کنم بعضی‌ وقتها با کوچکترین لمسی کلیک می‌کنه!
آرزو می‌کنم پیش روتون بهاری باشه به سبزی و صداقت نوشته‌ها و درد‌ دلهاتون. موفق و شاد باشید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد